پارت 13

⚢♱𝕄𝕖𝕙𝕣𝕤𝕒♱⚢ · 18:08 1399/10/28

پارت 13 در ادومه 

پارت_13
#به_نویسندگی:مماکاسه
#طعم_شیرین_زندگی
از زبان مرینت
واااااای خدای من😱😍
الیا این چیه پوشیدی.
مامان مرینت_مرینت😊
من_وای مامان ببخشید سلام.
مامان مرینت_سلام عزیزم.
من_الیا تو کی اومدی مدرسه که الان تعطیل شد.🤓
الیا_اولندش سلام.دومندش به جای اینکه دهنتو سه متر باز کنی ، بگو لباس عقدت 👰 چقدر خوشگله.
من_سلام که جای خود دارد لباستم که عالیه دارم شاخ در میارم.ینی تو این همه از من پنهون کردی. 
الیا_ببخش دیگه می خواستم سوپرایزت کنم خوو‌💋.
من_مامان من با الیا میریم تو اتاقم.
مامان مرینت_برو عزیزم منم الان واستون یکم شیرینی میارم🥐🥐الیا جان تو هم واسه ناهار بمون.تارف هم نکن باید بمونی.
من_بمون دیگه به خدا ناراحت میشم بری ها.
الیا_مگه شما میزارید بگم نه چشم میمونم.ولی باید قول بدید بیاید خونه منو نینو ها.
منو مامان_چشم😄
ما رفتیم بالا.الیا که لباسشو در اورد . مشغول صحبت شدیم.
الیا_چرا اخم کردی دختر اصلا بهت نمیاد.
من_ببین یه راز دارم که اگه بهت نگم منفجر میشم.
الیا_بگو بگو من آدم راز داری م.
من_اره جون نینو . راستشو بخوای...
مامان اومد تو و من حرفامو قطع کردم.مامان شیرینی ها رو گذاشت و رفت.
الیا_بگو دیگه قول میدم به هیشکی نگم.به جون نینو.
من_راستش الیا من ..... من..... من لیدی باگم.
الیا_😱😱😱 هه هه هه هه هه هه هه😂ای تو خیلی با حالی بابا من چند وقت بود این شکلی نخندیده بودم.
من_دروغ نمی‌گم ریناروژ.
الیا دهنش وا موند.چون فقط لیدی باگ از اون خبر داشت.
الیا_دوختر ینی تو واقعا....لیدی باگیییییی😱😱😱😭😭😭😭.یه ایده الان می تونم به همه بفهمونم لیدی باگ کیه😍.
من_نه نه الیا عمرا این کارو بکنی‌.تو جون نینو رو قسم خوردی.
الیا_خاک تو سرت آخه من میام بگم دوستم لیدی باگه عمرا.
الیا گوشیش زنگ خورد .و رفت پایین.
تیکی_افرین این اولین باری بود که حول ن شدی و بداهه گویی نکردی😘 
من_ممنون تیکی.
الیا_اومد بالا و با عجله گفت خدافظ.
من_الییییااااا راز و به کسی نگی هاااااا‌.
الیا_خیالت راحت. فعلا مرینت.
من_فعلا😊
تا الیا رفت من پریدم تو حموم و دوش بگیرمو این آهنگ و با خودم می خواندم.خیرسرم مثلاً می خواستم ناهار نگهش دارم😞
(آهنگ و می‌فرستم)
داری به چی فک میکنی🎼
دارم به این فک می کنم چرا ساعت ۷نمیشه(عه چه باحال منم ساعت ۷قرار دارم.)
که تو رو ببینمت دلم که از الان رفته پیشت❤️
الآنم دارم فک میکنم که واسه شب 🌃 چی بپوشم🎼(واقعا چی بپوشم)
من به تو فک میکنم حتی وقتی زیر دوشم(ااااااه منم الان زیر دوش دارم بهش فک میکنم😍)
تو داری به چی فک میکنی جواب منو میدی یا نه.....
که مامانم داد زدو گفت بسه مرینت سرمو بردی 🤬
من_😱😳😭
اومدم بیرونو مو هامو خشک کردمو اتو مو کشیدم و گذاستمشو باز چون میدونستم ادرین از موهای باز خوشش میاد😉
بزار از الیا بپرسم چی بپوشم.
با الیا زنگ زدم و اون گفت چی بپوشم.یه لباس داشتم جییگگگگگر ها جیگر. بلوز دامن آبی نفتی جذبی که تقریبا هم رنگ موهام بود. به ساعت نگاه کردم که گوشیم صدا داد پیامک از طرف آدرین لوکیشن فرستاده بود برج ایفل طبقه آخر تو رستوران.
وااااای.
زود یه آرایش ساده کردمو که تیکی گفت
تیکی_مرینت عطر و در ضمن رژتم قرمز بزن آدرین از رژ قرمز خوشش میاد😘
اون کارایی که تیکی گفته بودو انجام دادم.
الان دیگه باید برم.با مامان خدافظی کردم. و پیاده رفتم .
(ینی ادرین به مرینت می خواد چی بگه)
پارت فردا